تومان۱.۰۰۰
کتاب خرده اوستا
با ترجمه و تفسیر موبد اردشیر آذرگشسب
خرده اوستا جزء متون اوستای متأخر است. اوستای متأخر پنج ششم از کتاب دینی امروزهٔ زردشتیان را تشکیل میدهد. در این بخشها با اعتقادات متأخری رو به رو هستیم. پس از زردشت و شاید هم زمان با او، بسیاری از عقاید کهن هند و ایرانی و اساطیر مربوط به خدایان پیش زردشتی با عقاید زردشت درآمیخت و متون اوستایی متأخر به وجود آمد.
در مفهوم، اوستای کوچک عبارت از دعاهای کوتاهی است که مردم عادی در موقعیت های آئینی مربوط به خود و اطرافیانشان آن را میخوانند و این در برابر دعاهایی است که خواندن آنها در مراسم دینی خاص موبدان و دین مردان است.
نام این کتاب فقط به صورت پهلوی آن آمده است و در مورد زمان تنظیم آن نیز نظر قطعی نمی توان داد. تدوین آن را به آذرباد مهرسپندان، که موبدان موبد دورهٔ شاپور دوم ساسانی، در قرن چهارم میلادی بوده است نسبت دادهاند. برخی نسبت او را به زردشت میرسانند.
متون اوستایی خرده اوستا غالبا همراه با متنهایی به پازند است. (پازند عبارت از آوانویسی متون پهلوی به الفبای اوستایی است) مطالب آن در همه دستنویسها یکسان نیست.
مطالب خرده اوستا عبارتند از : دعاهای اصلی، نیرنگ کستی بستن، سروش باژ، دعای هوشبام، پنج نیایش، پنج گاه، سی روزه و آفرینگان.
توضیحات
ابراهیم پورداوود زادهٔ ۲۰ بهمن ۱۲۶۴در رشت و درگذشته ی ۲۶ آبان ۱۳۴۷در تهران، ایرانشناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی در دانشگاه تهران بود. در پنج یا شش سالگی به مکتب میرزا محمدعلی رفت که محل آن اکنون آرامگاه پدر و برادران و خود اوست. سپس تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در مدرسه حاجی حسن رشت به مدیریت سید عبدالرحیم خلخالی انجام داد. زمانی که در مدرسهٔ حاجیمیرزاحسن در سلک طلاب درس میآموخت، به مرثیهگویی پرداخت و دوستانش به وی تخلص «لسان» دادند. در ۱۲۸۴ ش، در ۲۰ سالگی، به همراه برادر و استادش عبدالرحیم خلخالی به تهران رفت و به آموختن طب قدیم پرداخت و از محضر محمدحسینخان سلطانالفلاسفه بهره برد. در سال ۱۲۸۷ از راه قم، سلطانآباد (اراک امروزی)، کرمانشاه، بغداد و حلب به لبنان رفت. در بیروت در مدرسهٔ لوئیک به فراگرفتن زبان و ادبیات فرانسه پرداخت و در همانجا نام پورداوود را بر خود نهاد. پس از دو سال و نیم اقامت در بیروت برای دیدار خانواده به رشت بازگشت و پس از مدتی در شهریور ۱۲۸۹ راهی فرانسه شد. در همانجا بود که با سید محمدعلی جمالزاده آشنا شد. سپس به ایران بازگشت و پس از اقامتی کوتاه در رشت، در رمضان ۱۳۲۸، از راه باکو و وین به فرانسه رهسپار شد و نخست در دبیرستان شهر بووه نامنویسی و خود را برای ورود به دانشکده حقوق آماده کرد، آنگاه در رشته حقوق دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و از محضر درس شارل ژید و پلانول استفاده کرد.