در میان منابع سنیان، ابن مغازلی (۴۸۳ ق) به سندش بخشی از مطلب را با ابهام از امّ عماره- دختر عباده بن نضله ساعدی – چنین نقل کرده است:
روزی در میان گروهی از زنان عرب حضور داشتم ناگهان دیدم ابوطالب به همراه همسرش فاطمه میآید، ولی نگران و غمگین است. علت را پرسیدم. گفت: فاطمه دختر اسد را شرایط دشوار زایمان در پیش است [و از شدت ناراحتی] دستهایش را بر صورت نهاد [تو گویی در فکر چاره است]. در همین حال محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، از راه رسید و از ناراحتیِ عمویش پرسید. ابوطالب مطلب یاد شده را در پاسخ وی بازگفت. آنگاه محمد، دست عمویش را گرفت و با همراهی فاطمه نزد کعبه رفتند. سپس فاطمه را بهگونهای در کعبه جای دادند و کودکش تولد یافت. [این کودک پسر بود] پسری که در شادابی و زیبارویی، همانندش را ندیدم. زان پس ابوطالب این کودکش را «علی» نامید و پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز آن کودک را در برگرفت و به منزلشان برد. (۱)
موصلی شافعی (۶۵۷ ق) نیز در این خصوص این تعبیر را آورده است «و کان مولده فی الکعبه المعظّمه – و لم یکن بها سواه – فی طَلْقهٍ واحده؛ (۲)
یعنی تولدش در کعبه در یک زایمان ناگهانی رخ داد. و در حالی که در آنجا کسی جز او متولد نشد». این تعبیر، بیانی کنایی است که به «ورود ناگهانی و شگفتانه فاطمه بنت اسد به کعبه در وقت تولد امیر مؤمنان (علیه السّلام)» اشاره دارد.
سبط بن جوزی (۶۵۴ ق) با صراحتِ بیشتر این ورود به کعبه را از راه درِ آن دانسته که به صورت غیرعادی برای فاطمه دختر اسد گشوده شده است(۳)
تعبیرهای کنایی و با ابهام این منابع در این خصوص نشان میدهد که این گزارش به صورت شفاف در آثار و مآخذ نخست غالب سنیان یعنی در دوران نخست اسلام وجود داشته و به تدریج دستخوش تغییر و ابهام شده است. مؤید این سخن گزارش بخشی از راویان اهل سنت است که این خبر را با شفافیت نقل کردهاند؛
سفیان بن عیینه (۱۰۷ – ۱۹۸ ق) که از راویان نامدار حجاز در دورههای اول اسلام در منابع سنیان به شمار میآید به نقل از نخستین نسبنگار عرب، ابن شهاب زهری (۱۲۴ ق) و او از عایشه همسر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، ورود شگفتانگیز فاطمه دختر اسد به کعبه را با صراحت نقل کرده است؛ چنانکه شعبه (۸۳ – ۱۶۰ ق) از قتاده (۶۰ – ۱۱۷ ق) از انس بن مالک (م ۹۳ ق) و او از عباس بن عبد المطّلب هم این ورود شگفتانگیز را روایت کرده و گفته است:
وقتی فاطمه بنت اسد به کنار کعبه آمد و آن شرایط بحرانی را داشت از خدای بزرگ درخواست گشایش کرد که ناگهان دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه وارد کعبه شد و دیوار به هم آمد و پس از سه روز در حالی که پسرش علی (علیه السّلام) را در دست داشت بیرون آمد.
محمد بن احمد بن حسن بن شاذان (زنده در ۴۱۲ ق) نیز این مطلب را در کتاب خود به ثبت رسانده که به دست شیخ طوسی و پس از او به دست ابن شهر آشوب رسیده است (۴)
با این همه، پرسشی که مطرح است اینکه چرا این گزارش امروزه در بسیاری از منابع کهن سنیان موجود نیست؟ چه عوامل و انگیزههایی سبب شد که این مطلب در این منابع به دست نیاید؟ این مطالب در چه دورههایی از تاریخ از این منابع حذف شدهاند؟ پاسخ به این پرسشها نیازمند پژوهشی تاریخی است که مجالی دیگر میطلبد.