نخستین ساعت مکانیکی ایران که خروس، ساعت شمار آن بود، ساخته محمد حافظ اصفهانی از مخترعان اوایل دوره صفویه است.
اولین نوشته ای که در آن از ساعت مکانیکی سخن گفته است کتاب نتیجه الدوله محمد حافظ اصفهانی است. عده ای از اثر او استنباط می کنند که محمدحافظ اصفهانی اعجوبه و نابغه ای کم نظیر بوده است.
ماجرا از این قرار بود که در زمان سلطان حسین بن منصور بایقرا ساعت اروپایی از راه دولت عثمانی وارد ایران شد. در طول راه سلاطین زیادی حاضر شدند برای ساختن ساعتی نمونه آنچه از اروپا آمده بود پاداش دهند. دلیل آن بود که سلاطین اسلامی «این علم دقیق را برای تعیین اوقات صلوه که در بعضی اوقات به آن احتیاج تمام است» را نیاز می دانستند.
مستند «چیزهایی که زمان با خود برد» با محوریت زندگی علمی و اختراعات حافظ اصفهانی و به سفارش مرکز سیمای استانها آماده پخش شد. این مستند با تهیهکنندگی و کارگردانی فرهاد بردبار در چند بخش، دستاوردها و اختراعات علمی مولانا محمد، معروف به حافظ اصفهانی را به تصویر کشیده است. حافظ اصفهانی یکی از دانشمندان و مخترعان ایرانی است که حدود ۵۰۰ سال قبل یعنی اواخر دوره تیموریان میزیسته و خود در تنها کتابی که از او بهجا مانده، به تفصیل در مورد ۱۴ اختراع خود و ساز و کار آنها توضیح داده است.
«چیزهایی که زمان با خود برد» روایتی از زندگی علمی و اختراعات حافظ اصفهانی مخترع ایرانی قرن دهم به سفارش سیمای مرکز استانها تولید شد. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی معاونت امور استانهای سازمان صدا و سیما، مستند «چیزهایی که زمان با خود برد» با محوریت زندگی علمی و اختراعات حافظ اصفهانی به سفارش مرکز سیمای استانها آماده پخش شد.این مستند با تهیهکنندگی و کارگردانی فرهاد بردبار در چند بخش، دستاوردها و اختراعات علمی مولانا محمد معروف به حافظ اصفهانی را به تصویر کشیده است. حافظ اصفهانی یکی از دانشمندان و مخترعان ایرانی است که حدود ۵۰۰ سال قبل یعنی اواخر دوره تیموریان میزیسته
این ساعت دست به دست گشت و هیچ کس موفق به ساخت آن نشد. سرانجام نوبت به محمد حافظ اصفهانی می رسد. او نقاش بود. مدتی هم کتابدار دربار یکی از حاکمان محلی. در انواع فنون و اصناف مهارت تمام داشت. او پیش از ساخت این ساعت ۱۷ اختراع را به نام خود ثبت کرده بود.
حافظ، ساعت را ساخت و در کتابش شرایط ساخت را توضیح داد. توضیحات او درباره فنون ساخت این ساعت نشان می دهد که او بر اصول ریاضیات و مکانیک و آشنایی او با امور فنی آشنا بوده است.
محمد اصفهانی علاوه بر نخستین ساعت که در هرات از روی ساعت اروپایی ساخت، در بازار کاشان هم ساعتی ساخت که «چون از روز گذشتی خروسی چوبین در گردش درآمدنی.»
با وجود ساخت این ساعت برای تعیین دقیق زمان، در ایران هنوز ساعت وسیله ای تجملی بود.
محمد حافظ را آخرین ساعت ساز ایرانی سده دهم تا دوازدهم هجری قمری می دانند.
ساعت ساخت او با وزنه به حرکت در می آمد. دارای عقربه های ساعت شمار (خروس) و دقیقه شمار بود.
او مخترع یک آسیای آبی روغن کشی و یک آسیای آبی خاص بود. توضیحات مربوط به دیگر دستگاههای اختراع شده یا مفقود شده یا آفریننده اثر هرگز به آن نپرداخته است.
ماشین برای پرداخت کاغذ، ماشین حلاجی آبی، یک دستگاه مکانیکی برای ساخت جوهر با کیفیت برتر چرخی برای بالا کشیدن آب از چاه توسط سطلی که هنگام رسیدن به دهانه خود آب را خالی کند از دیگر اختراعات او بود.
یکی از اختراعات جالب دیگر او دزدگیر بود. این دزد گیر تا رسیدن صاحب خانه دزد را نگه می داشت. دو دستگاه اندازه گیری زمان و تاریخ و چنددستگاه غیر مکانی دیگر اختراعات دیگر او بود. هیچ یک از این اختراعات پیگیری نشد و به بوته فراموشی فرو افتاد.
پرویز محبی، نویسنده کتاب فنون و منابع در ایران می گوید: «او مهندسی بود که نخستین ساعت مکانیکی را در ایران اختراع کرد. نویسنده یکی از نادرترین رساله های فنی درباره ماشین به نام نتیجه الدله به زبان فارسی. در حالی که نوشته ها درباره ماشین آلات در ایرن بسیار اندک است این اثر برای پژوهشگران بسیار ارزشمند است.»
حافِظِ اِصْفَهانی، مولانا محمد، مهندس سدۀ ۹-۱۰ق / ۱۵-۱۶م. از شرح حال او جز اشارات اندکی که خود در نتیجهالدوله (نک : دنبالۀ مقاله) آورده است، هیچ نمیدانیم. او یکبار در دیباچه (ص۵) و یکبار در مقدمۀ مقالۀ سوم (ص۸۰) خود را «محمد الحافظ المخترع» نامیده، و در جایی دیگر ضمن ماده تاریخی نام خود را به صورت «محمد الاصفهانی» آورده است (ص ۸).
با توجه به نام حاکمان و برخی اشخاص که اصفهانی در نتیجهالدوله آورده است، میتوان اطلاعات بیشتری دربارۀ زمان زندگی او بهدست آورد. او در هرات و سمرقند ملازم سلطان احمد گورکـان (سل ۸۷۳- ۸۹۹ ق / ۱۴۶۸-۱۴۹۴م) بوده است (نک : ص۱۴، ۸۰). اصفهانی همچنین در داستان آوردن ساعت مکانیکی از اروپا به ایران (نک : دنبالۀ مقاله) از سلطان عثمانی که به احتمال بسیار سلطـان بایزید دوم (سل ۸۸۶- ۹۱۸ق / ۱۴۸۱-۱۵۱۲م) است، یاد میکند (ص۱۱-۱۲؛ نیز نک : محبی، ۱۹۱-۱۹۲).
او در دوران اقامت در سمرقند، همنشین محمد عبدالله، مشهور به خواجکا (د ۹۰۶ق / ۱۵۰۰م)، فرزند ارشد خواجه عبیدالله احرار (نک : ه د، احرار) بوده، و در ضمن حکایتی میگوید که دستگاه روغنکشی را به سفارش او ساخته است (نک : ص ۸۰، ۸۹-۹۰؛ دربـارۀ خواجکـا، نک : کاشفی، ۵۷۲- ۵۷۹). افـزون بر این، او حکومت سلطان محمود گورکان (۸۹۹-۹۰۰ق / ۱۴۹۴-۱۴۹۵م) (حافظ اصفهانی، ۸۶) و بدیعالزمان پسر سلطان حسین بایقرا (سل ۹۱۱-۹۲۰ق / ۱۵۰۵-۱۵۱۴م) (همو، ۹۷) را نیز درک کرده است. با توجه به این اشارات میتوان گفت که دوران شکوفایی حافظ اصفهانی اواخر سدۀ ۹ و نیمۀ اول سدۀ ۱۰ ق بوده است.
حافظ اصفهانی شیعۀ امامی و معتقد بوده (نک : همو، ۵؛ بینش، ۱۵)، با این حال، ارادتِ او به فرزند عبیدالله احرار نشان میدهد که در تشیع چندان تعصب نداشته است.
نتیجه الدوله تنها اثر شناختهشدۀ حافظ اصفهانی است که نسخۀ نـاقصی از آن در کتـابخانۀ آستـان قـدس (شم ۷۷۳‘۵) موجود است (آستان … ، ۵۷۷). اصل کتاب، چنانکه مؤلف در دیباچه آورده، مشتمل بر یک دیباچه و ۱۴ مقاله به عدد ۱۴ معصوم بوده است (همانجا) که در نسخۀ موجود، دیباچه و فقط ۳ مقاله از آن باقی مانده است. این کتاب احتمالاً پس از ۹۲۸ق / ۱۵۲۲م و پیش از ۹۴۸ق / ۱۵۴۱م نوشته شده است، زیرا حافظ اصفهانی در کتاب از امیر خسروشاه که تا ۹۲۸ق زنده بوده، به صورت متوفى یاد کرده (ص۹۵)، و آن را به غیاثالدین دشتکی تقـدیم نموده (ص۶-۷) که تا ۹۴۸ق زنده بوده است (نک : بینش، ۱۵-۱۷).
حافظ اصفهانی در دیباچه فهرستی از مطالب کتاب را آورده است. مقالۀ نخست رسالهای است دربارۀ قرائت قرآن که اختلاف قرائتها در آن یاد شده است و به ادعای او هم مشکلات قرائت را حل میکند و هم یادگیری قرآن را آسانتر میسازد (ص۷؛ او در مقالات دوم تا چهارم که در نسخۀ موجود باقی ماندهاند، روش ساخت یک ساعت مکانیکی، دستگاه عصاری (روغنکشی) و یک آسیاب آبی، که آن را «طاحونۀ محمدی» مینامد، آورده است؛ از مقالات پنجم تا چهاردهم تنها توصیفی در دیباچۀ کتاب باقی مانده است؛ مقالۀ پنجم، دستگاه حلاجی است که با آب کار میکند؛ ششم، ابزار صافکردن کاغذ؛ هفتم، دستگاه ساخت مرکب؛ هشتم، چرخ برای بالا کشیدن آب از چاه؛ نهم و دهم، ابزارهایی برای تعیین ساعت؛ یازدهم، «پیالۀ حکمت»؛ دوازدهم، قفلی که آن را «قفل اصفهانی» نامیده است؛ سیزدهم، قلمدان؛ و چهاردهم، قفلی دیگر که به ادعای حافظ اصفهانی دزد را تا رسیدن صاحبخانه معطل میکند (ص۷- ۸).
حافظ اصفهانی مدعی است که همۀ این دستگاهها را خود ساخته است. او برای دستگاه ششم و دوازدهم ماده تاریخهایی آورده است. براین اساس، او قفل اصفهانی را در تاریخ «مفتاح محمد الاصفهانی» برابر با ۸۸۹ ق / ۱۴۸۴م، و ابزار صافکردن کاغذ را در تاریخ «خیر محمدی» برابر با ۹۱۲ق / ۱۵۰۶م ساخته است (همانجا). بامقایسۀ زمان احتمالی نگارش کتاب و زمانهایی که از ساخت دستگاهها در دست است، میتوان گفت که حافظ اصفهانی پس از ساخت آنها، روشهای خود را در این کتاب گرد آورده است.
نتیجه الدوله را میتوان در زمرۀ آثار «حیل» دانشمندان مسلمان قرار داد و آن را یکی از آخرین نمونههای اینگونهآثار بهشمار آورد؛ هر چند اینکتاب با دیگر آثاری که در این باره نوشته شدهاند، تفاوتهای بسیاری دارد که مهمترین آن نوع دستگاههایی است که در اینکتاب آمده است (در این باره، قس: بنیموسى، سراسر اثر؛ جزری، سراسر اثر). البته بهسبب ناقص بودن نسخۀ موجود نمیتوان ارزیابی درستی از این کتاب در مقایسه با دیگر آثار حیل عرضه کرد. متن کتاب به زبان فارسی است و مؤلف برای فهم بهتر، قطعات مختلف دستگاههایی را که ساخته، رسم کرده، و نحوۀ اتصال آنها به یکدیگر را نیز با شکل توضیح داده است (نک : سراسر اثر).
ساعتی که حافظ اصفهانی در نتیجه الدوله روش ساخت آن را آورده، یک ساعت مکانیکی است؛ به این ترتیب اگرچه تقیالدین راصد (ه م)، مؤسس رصدخانۀ استانبول کتابی با عنوان الکواکب الدریـه فی وضع البنکامـات الدوریـه تـألیف کـرده ــ که در آن نمونههای مختلف ساعتهای مکانیکی و روش ساخت آنها را آورده است ــ اما حافظ اصفهانی بر او پیشی دارد. با توجه به روایتی که او دربارۀ این ساعت در مقدمۀ این فصل آورده (ص ۱۱-۱۹)، به احتمال بسیار این نخستین نمونۀ ساعتهای مکانیکی است که از اروپا به سرزمینهای اسلامی آورده شده است. چنانکه حافظ اصفهانی آورده، سلطان بایزید در پی آن بوده که این ابزار را از اروپاییان بگیرد، اما ایشان بخل میورزیدند و نمایندگان سلطان را بیپاسخ باز میگرداندند تا در مرتبۀ سوم یا چهارم این ساعت را به فرستادۀ سلطان دادند (ص ۱۲-۱۳).
محبی با توجه به نشانههایی که حافظ اصفهانی آورده است، منشأ ساعت را ایتالیا میداند و میگوید احتمال دارد که اروپاییها یک ساعت کهنه را برای سلطان فرستاده باشند، چه، در آن زمان ساعتهای پیشرفتهتری در اروپا موجود بوده است (ص ۱۹۵). سلطان عثمانی نخست علمای ترک را به ساختن مدلی از این ساعت ترغیب کرد و پس از عدم موفقیت ایشان، ساعت را به خراسان و به احتمال بسیار نزد سلطان احمد گورکان فرستاد (قس: بینش، ۲۰)؛ سلطان احمد نیز این کار را به حافظ اصفهانی سپرد و او در مرتبۀ اول پیشنهاد را بهسبب نداشتن ابزار مناسب نپذیرفت و در مرتبۀ دوم قبول کرد. او میگوید که برای این کار ابزاری نظیر سوهان و جز آن اختراع کرده است (ص ۱۲-۱۶). این ساعت که با نیروی محرکۀ یک وزنه عمل میکرده، شامل شماری چرخدنده و یک فنر دایرهای بوده است. حافظ برای هر یک از چرخدندهها نامی منحصربهفرد اختیارکرده، و در شرح ساخت ساعت آنها را با بیان مقیاس و اندازۀ هر یک با دقت توضیح داده است. او در پایان این بخش ضمن شرح چگونگی سرهم کردن اجزاء ساعت نکاتی نیز دربارۀ روش نگهداری آن آورده است (ص ۲۱-۷۵؛ نیز نک : محبی،۱۹۳-۲۰۰).
به نظر محبی حافظ درکی بالاتر از دیگر همطرازان خود داشته، و ازاینرو توانسته است ساعت را بازسازی کند و هم ازاین رو ست که پس از او این فن به فراموشی سپرده شده است (ص ۱۹۲-۱۹۳)، و نمونههای ساعت مکانیکی در ایران پس از این تاریخ تا عصر صفوی دیده نمیشود و آنها نیز ساخت اروپا بودهاند (همو، ۲۰۰).
مآخذ
آستان قدس ف، فهرست؛ بنی موسى، الحیل، به کوشش احمد یوسف حسن و دیگران، حلب، ۱۹۸۱م؛ بینش، تقی، مقدمه بر نتیجه الدوله (نک : هم ، حافظ اصفهانی)؛ جزری، اسماعیل، الجامع بین العلم و العمل، به کوشش احمد یوسف حسن، حلب، ۱۹۷۹م؛ حافظ اصفهانی، محمد، نتیجهالدوله (سه رساله در اختراعات صنعتی)، به کوشش تقی بینش، تهران، ۱۳۵۰ش؛ کاشفی، علی، رشحات عین الحیات، به کوشش علیاصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش؛ نیز:
Mohebbi, P., Techniques et ressources en Iran du ۷ e au ۱۹ e siècle, Tehran, ۱۹۹۶.
حنیف قلندری